معنی فارسی enthronising
B1تاجگذاری، عمل قرار دادن فردی در مقام سلطنت یا رهبری، معمولاً با مراسم رسمی و باشکوه.
The act of crowning or installing someone as a monarch or leader, typically involving formal ceremonies.
- VERB
example
معنی(example):
سلطان در یک مراسم بزرگ به تاجگذاری میپردازد.
مثال:
The king is enthronising in a grand ceremony.
معنی(example):
آنها این آخرهفته رهبر جدید را تاجگذاری میکنند.
مثال:
They are enthronising the new leader this weekend.
معنی فارسی کلمه enthronising
:
تاجگذاری، عمل قرار دادن فردی در مقام سلطنت یا رهبری، معمولاً با مراسم رسمی و باشکوه.