معنی فارسی entocondyle
B1یک بخش استخوانی متخصص در انتهای کندیل که معمولاً در آناتومی کاربرد دارد.
A bony structure associated with the condyle, significant in anatomical studies.
- NOUN
example
معنی(example):
انتوکوندیل معمولاً در آناتومی مهرهداران مورد مطالعه قرار میگیرد.
مثال:
The entocondyle is often studied in vertebrate anatomy.
معنی(example):
محققان انتوکوندیل را به عنوان عاملی مهم برای حرکت مفصل شناسایی کردند.
مثال:
Researchers identified the entocondyle as crucial for joint movement.
معنی فارسی کلمه entocondyle
:
یک بخش استخوانی متخصص در انتهای کندیل که معمولاً در آناتومی کاربرد دارد.