معنی فارسی entopic
B1به موقعیت خاصی اشاره دارد که در آن یک چیز به طور طبیعی وجود دارد.
Pertaining to a specific and natural location.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محل انتوپیک تومور برای درمان بسیار مهم است.
مثال:
The entopic location of the tumor is crucial for treatment.
معنی(example):
گیاهان انتوپیک گیاهانی هستند که به طور طبیعی در یک مکان خاص رشد میکنند.
مثال:
Entopic plants are those that naturally grow in a specific location.
معنی فارسی کلمه entopic
:
به موقعیت خاصی اشاره دارد که در آن یک چیز به طور طبیعی وجود دارد.