معنی فارسی entoptically

B1

به شیوه‌ای که مربوط به پدیده‌های انتوپتیک باشد، در میدان دید فرد.

In a manner that relates to observations made within one’s own visual perception.

example
معنی(example):

نقاط به‌طور انتوپتیکال در دید من وقتی چشم‌هایم را می‌بندم ظاهر می‌شوند.

مثال:

The dots appear entoptically within my vision when I close my eyes.

معنی(example):

اشیاء که به‌طور انتوپتیکال دیده می‌شوند، می‌توانند گاهی گمراه‌کننده باشند.

مثال:

Entoptically viewed objects can sometimes be misleading.

معنی فارسی کلمه entoptically

: معنی entoptically به فارسی

به شیوه‌ای که مربوط به پدیده‌های انتوپتیک باشد، در میدان دید فرد.