معنی فارسی entozoologically
C2به شکل مرتبط با علم انتوزئولوژی یا مطالعه انگلهای داخلی در حیوانات.
In a manner relating to the study of internal parasites of animals.
- ADVERB
example
معنی(example):
آزمایشها بهطور انتوزئولوژیکی انجام شد تا رفتار انگلها را درک کنند.
مثال:
The experiments were conducted entozoologically to understand parasite behavior.
معنی(example):
از نظر انتوزئولوژیکی، مطالعات کمی بر روی این گونه خاص انجام شده است.
مثال:
Entozoologically, few studies have been done on this particular species.
معنی فارسی کلمه entozoologically
:
به شکل مرتبط با علم انتوزئولوژی یا مطالعه انگلهای داخلی در حیوانات.