معنی فارسی entracte
B1وقفهای که در نمایش یا فیلم برای استراحت تماشاگران ایجاد میشود.
A pause between the acts of a play or performance.
- NOUN
example
معنی(example):
نمایش یک وقفه کوتاه داشت تا تماشاگران بتوانند کمی کشش کنند.
مثال:
The play had a short entracte for the audience to stretch.
معنی(example):
در طول وقفه، مردم درباره صحنههای مورد علاقهشان بحث کردند.
مثال:
During the entracte, people discussed their favorite scenes.
معنی فارسی کلمه entracte
:
وقفهای که در نمایش یا فیلم برای استراحت تماشاگران ایجاد میشود.