معنی فارسی entropionize

B2

به معنای داخلی افتادن پلک است که می‌تواند منجر به آسیب به چشم شود.

To undergo entropion, where the eyelid turns inward.

example
معنی(example):

پزشک توضیح داد که چگونه پلک می‌تواند در طول زمان به سمت داخل بیفتد.

مثال:

The doctor explained how the eyelid could entropionize over time.

معنی(example):

نظارت بر بیمارانی که پلک‌هایشان ممکن است به سمت داخل بیفتد، اهمیت دارد.

مثال:

It is important to monitor patients as their eyelids may entropionize.

معنی فارسی کلمه entropionize

: معنی entropionize به فارسی

به معنای داخلی افتادن پلک است که می‌تواند منجر به آسیب به چشم شود.