معنی فارسی entry form

A2

فرمی که برای ثبت نام یا ورود به یک رویداد باید پر شود.

A document used to register or apply for participation in an event.

example
معنی(example):

مطمئن شوید که فرم ورودی برای مسابقه را پر کنید.

مثال:

Make sure to complete the entry form for the competition.

معنی(example):

فرم ورودی باید تا مهلت تعیین شده ارسال شود.

مثال:

The entry form must be submitted by the deadline.

معنی فارسی کلمه entry form

: معنی entry form به فارسی

فرمی که برای ثبت نام یا ورود به یک رویداد باید پر شود.