معنی فارسی entryman
B1شخصی که مسئول ورود اطلاعات یا مدیریت حسابهاست.
A person responsible for handling entries, often in a clerical job.
- NOUN
example
معنی(example):
ورودکننده مسئول مدیریت حسابها بود.
مثال:
The entryman was responsible for managing accounts.
معنی(example):
به عنوان یک ورودکننده، او باید روزانه دادهها را وارد میکرد.
مثال:
As an entryman, he had to input data daily.
معنی فارسی کلمه entryman
:
شخصی که مسئول ورود اطلاعات یا مدیریت حسابهاست.