معنی فارسی entwist
B1پیچاندن، به معنای به هم پیچیدن یا دور هم پیچیدن.
To twist together or around something.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد طنابها را به هم بپیچد تا قدرت نگهداری بیشتری ایجاد کند.
مثال:
He tried to entwist the ropes to create a stronger hold.
معنی(example):
وقتی او صحبت میکرد، کلماتش به نظر میرسید که اطراف افکار او میپیچند.
مثال:
As she spoke, her words seemed to entwist around his thoughts.
معنی فارسی کلمه entwist
:
پیچاندن، به معنای به هم پیچیدن یا دور هم پیچیدن.