معنی فارسی entwite
B1در هم پیچیدن دو یا چند نیروی در حال حرکت.
To twist or braid together; intertwine.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا نخها را در یک الگوی زیبا درهم بپیچد.
مثال:
She decided to entwite the threads into a beautiful pattern.
معنی(example):
در هنر، ممکن است رنگها را درهم بپیچید تا عمق ایجاد کنید.
مثال:
In art, one may entwite colors to create depth.
معنی فارسی کلمه entwite
:
در هم پیچیدن دو یا چند نیروی در حال حرکت.