معنی فارسی enurned

B1

درون‌ریزی شده به چیزی اطلاق می‌شود که روند درون‌ریزی را طی کرده است.

Something that has been embedded or incorporated into another form.

example
معنی(example):

مدرک به منظور درک بهتر درون‌ریزی شد.

مثال:

The document was enurned for better understanding.

معنی(example):

او پروتوتیپ را بهبود داد تا طراحی‌اش را بهتر کند.

مثال:

He enurned the prototype to improve its design.

معنی فارسی کلمه enurned

: معنی enurned به فارسی

درون‌ریزی شده به چیزی اطلاق می‌شود که روند درون‌ریزی را طی کرده است.