معنی فارسی envelops

B1

در بر گرفتن، احاطه کردن، چیزی که با چیز دیگری به طور کامل احاطه شود.

To cover or surround completely

verb
معنی(verb):

To surround or enclose.

example
معنی(example):

مه در صبح زود شهر را در بر می‌گیرد.

مثال:

The fog envelops the town in the early morning.

معنی(example):

پوششی از برف چشم‌انداز را در بر می‌گیرد.

مثال:

A blanket of snow envelops the landscape.

معنی فارسی کلمه envelops

: معنی envelops به فارسی

در بر گرفتن، احاطه کردن، چیزی که با چیز دیگری به طور کامل احاطه شود.