معنی فارسی envenom
B1 /ɪnˈvɛnəm/زهرآگین کردن، فرآیند تزریق زهر به یک موجود زنده.
To inject venom into a victim, usually by a venomous animal.
- verb
verb
معنی(verb):
To poison, to put or inject venom onto or into.
معنی(verb):
To acerbate.
example
معنی(example):
عنکبوت میتواند طعمهاش را زهرآگین کند.
مثال:
The spider can envenom its prey.
معنی(example):
برخی از مارها قربانیان خود را به سرعت زهرآگین میکنند.
مثال:
Certain snakes envenom their victims quickly.
معنی فارسی کلمه envenom
:
زهرآگین کردن، فرآیند تزریق زهر به یک موجود زنده.
