معنی فارسی envyingly

B1

به معنای با حسادت، یا به گونه‌ای که حسادت نشان دهد.

In a manner that expresses envy.

example
معنی(example):

او به طور حسادت‌آمیز به او نگاه کرد وقتی که جایزه را دریافت کرد.

مثال:

He looked at her envyingly as she received the award.

معنی(example):

آنها به طور حسادت‌آمیز درباره موفقیت او صحبت کردند.

مثال:

They spoke about her success envyingly.

معنی فارسی کلمه envyingly

: معنی envyingly به فارسی

به معنای با حسادت، یا به گونه‌ای که حسادت نشان دهد.