معنی فارسی enzymatically

B2

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن واکنش‌ها به وسیله آنزیم‌ها تسریع می‌شوند.

In a manner relating to enzymes.

example
معنی(example):

ترکیب به صورت آنزیمی در آزمایشگاه تجزیه شد.

مثال:

The compound was broken down enzymatically in the lab experiment.

معنی(example):

این فرایند در دمای بدن به صورت آنزیمی انجام می‌شود.

مثال:

The process occurs enzymatically at body temperature.

معنی فارسی کلمه enzymatically

: معنی enzymatically به فارسی

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن واکنش‌ها به وسیله آنزیم‌ها تسریع می‌شوند.