معنی فارسی eph

B1

اف برای اشاره به چیزی که موقتی یا سریع‌الزوال است استفاده می‌شود.

A shorthand for ephemeral, typically referring to something that lasts for a very short time.

example
معنی(example):

اف یک اصطلاح کوتاه در زمینه‌های علمی برای 'زودگذر' است.

مثال:

Eph is a shorthand term used in academic contexts for 'ephemeral'.

معنی(example):

طبیعت اف رویداد آن را به یاد ماندنی‌تر کرد.

مثال:

The eph nature of the event made it all the more memorable.

معنی فارسی کلمه eph

: معنی eph به فارسی

اف برای اشاره به چیزی که موقتی یا سریع‌الزوال است استفاده می‌شود.