معنی فارسی epibasal
B1لایهای از بافت در موجودات زنده که به ساختارهای پایه و پشتیبانی کمک میکند.
A layer of tissue that provides structural support in living organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
لایه اپیبیسل از ساختار بافت گیاه حمایت میکند.
مثال:
The epibasal layer supports the tissue structure of the plant.
معنی(example):
دانشمندان بافت اپیبیسل را برای درک الگوهای رشد مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study the epibasal tissue to understand growth patterns.
معنی فارسی کلمه epibasal
:
لایهای از بافت در موجودات زنده که به ساختارهای پایه و پشتیبانی کمک میکند.