معنی فارسی epidemy
B1اپیدمی به معنای شیوع ناگهانی یک بیماری در یک منطقه خاص و بین گروهی از مردم است.
A sudden widespread occurrence of a disease in a community at a particular time.
- NOUN
example
معنی(example):
آنفولانزا میتواند یک اپیدمی شود اگر بسیاری از مردم در یک زمان بیمار شوند.
مثال:
The flu can become an epidemic if many people get sick at the same time.
معنی(example):
گسترش بیماری به سرعت به یک اپیدمی تبدیل شد.
مثال:
The spread of the disease turned into an epidemic quickly.
معنی فارسی کلمه epidemy
:
اپیدمی به معنای شیوع ناگهانی یک بیماری در یک منطقه خاص و بین گروهی از مردم است.