معنی فارسی epiderms
B2اپیدرمها، لایههای خارجی پوست موجودات زنده که از بافت زنده تشکیل شدهاند.
The outer layers of skin in various organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
اپیدرمهای گونههای مختلف ساختارهای متفاوتی دارند.
مثال:
The epiderms of different species have various structures.
معنی(example):
محققان اپیدرمها را برای درک سلامت پوست مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study the epiderms to understand skin health.
معنی فارسی کلمه epiderms
:
اپیدرمها، لایههای خارجی پوست موجودات زنده که از بافت زنده تشکیل شدهاند.