معنی فارسی epigrammatized

B1

اپیگراماتیسم شده، به معنای بیان یافته‌ها یا ایده‌ها به صورت مختصر و تأثیرگذار.

Expressed in a concise and witty manner.

example
معنی(example):

نویسنده یافته‌های تحقیق خود را اپیگراماتیسم کرده است.

مثال:

The author has epigrammatized his research findings.

معنی(example):

کار او برای وضوح و تأثیر، اپیگراماتیسم شده بود.

مثال:

Her work was epigrammatized for clarity and impact.

معنی فارسی کلمه epigrammatized

: معنی epigrammatized به فارسی

اپیگراماتیسم شده، به معنای بیان یافته‌ها یا ایده‌ها به صورت مختصر و تأثیرگذار.