معنی فارسی epilepsia
B1صرع، یک اختلال عصبی است که با حملات غیرقابل پیشبینی و فعالیتهای الکتریکی غیرطبیعی در مغز مشخص میشود.
A neurological disorder characterized by recurrent seizures caused by excessive electrical activity in the brain.
- NOUN
example
معنی(example):
صرع یک حالت است که بر مغز تأثیر میگذارد.
مثال:
Epilepsy is a condition that affects the brain.
معنی(example):
افراد مبتلا به صرع ممکن است دچار تشنج شوند.
مثال:
People with epilepsy may have seizures.
معنی فارسی کلمه epilepsia
:
صرع، یک اختلال عصبی است که با حملات غیرقابل پیشبینی و فعالیتهای الکتریکی غیرطبیعی در مغز مشخص میشود.