معنی فارسی epilithic
B1اپیلیتیک به موجوداتی اطلاق میشود که بر روی سنگها یا سطحهای سخت زندگی میکنند.
Referring to organisms that grow on stones or hard surfaces.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, pertaining to, or being an epilith.
example
معنی(example):
جوانههای اپیلیتیک بر روی سنگها در رودخانه رشد میکنند.
مثال:
Epilithic algae grow on rocks in the river.
معنی(example):
ارگانیسمهای اپیلیتیک غذا برای بسیاری از ماهیهای کوچک فراهم میکنند.
مثال:
The epilithic organisms provide food for many small fish.
معنی فارسی کلمه epilithic
:
اپیلیتیک به موجوداتی اطلاق میشود که بر روی سنگها یا سطحهای سخت زندگی میکنند.