معنی فارسی epiphyll

B1

اپیفیل، برگی که می‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سایر موجودات عمل کند.

A leaf that hosts or supports the growth of other organisms.

example
معنی(example):

یک اپیفیل نوعی برگ است که می‌تواند از سایر موجودات حمایت کند.

مثال:

An epiphyll is a type of leaf that can support other organisms.

معنی(example):

برخی از اپیفیل‌ها به‌عنوان زیستگاه‌هایی برای حشرات مختلف عمل می‌کنند.

مثال:

Some epiphylls serve as habitats for various insects.

معنی فارسی کلمه epiphyll

: معنی epiphyll به فارسی

اپیفیل، برگی که می‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سایر موجودات عمل کند.