معنی فارسی epiphyseolysis

B2

اپیفیسیولیز به جدا شدن قسمت انتهایی استخوان از تنه اصلی اشاره دارد.

A condition involving separation of the epiphysis from the diaphysis of a bone.

example
معنی(example):

اپیفیسیولیز می‌تواند در صورت عدم درمان صحیح منجر به اختلالات رشد شود.

مثال:

Epiphyseolysis can lead to growth disturbances if not treated properly.

معنی(example):

ورزشکار از اپیفیسیولیز رنج می‌برد که بر عملکردش تأثیر گذاشت.

مثال:

The athlete suffered from epiphyseolysis, affecting his performance.

معنی فارسی کلمه epiphyseolysis

: معنی epiphyseolysis به فارسی

اپیفیسیولیز به جدا شدن قسمت انتهایی استخوان از تنه اصلی اشاره دارد.