معنی فارسی epipterygoid
B2اپیپتریگوئید، استخوانی در جمجمه برخی از جانوران که به ساختار فک مرتبط است.
A bone in the skull that contributes to the jaw structure, particularly in some reptiles.
- NOUN
example
معنی(example):
استخوان اپیپتریگوئید از ساختار فک حمایت میکند.
مثال:
The epipterygoid bone supports the structure of the jaw.
معنی(example):
در برخی از خزندگان، اپیپتریگوئید در حرکت سر کمک میکند.
مثال:
In some reptiles, the epipterygoid helps in the movement of the skull.
معنی فارسی کلمه epipterygoid
:
اپیپتریگوئید، استخوانی در جمجمه برخی از جانوران که به ساختار فک مرتبط است.