معنی فارسی episcopacy

B1 /ɪˈpɪskəpəsi/

اسقف نشینی به نظام کلیسایی گفته می‌شود که در آن تصمیم‌گیری‌های کلیدی به عهده‌ی اسقف‌ها است.

The office or jurisdiction of a bishop, particularly in relation to the governance of a church.

noun
معنی(noun):

The office of bishop and the governance of the Church by bishops.

معنی(noun):

Bishops collectively; episcopate.

example
معنی(example):

اسقف نشینی نوعی از حکومت کلیسایی توسط اسقفان است.

مثال:

The episcopacy is a form of church government by bishops.

معنی(example):

در بسیاری از فرقه‌های مسیحی، اسقف نشینی نقش حیاتی دارد.

مثال:

In many Christian denominations, the episcopacy plays a vital role.

معنی فارسی کلمه episcopacy

: معنی episcopacy به فارسی

اسقف نشینی به نظام کلیسایی گفته می‌شود که در آن تصمیم‌گیری‌های کلیدی به عهده‌ی اسقف‌ها است.