معنی فارسی episcope
B1به مقام نظارتی در کلیسا اشاره دارد که مسئولیت هدایت کلیسا را بر عهده دارد.
A term used to denote the office of a bishop or the role of oversight in a church.
- noun
noun
معنی(noun):
A form of epidiascope that projects images of opaque objects
example
معنی(example):
اسقف نظارت بر فعالیتهای کلیسا را بر عهده دارد.
مثال:
The episcope oversees the activities of the church.
معنی(example):
یک اسقف میتواند همچنین به جماعت محلی پاسخگو باشد.
مثال:
An episcope can also be accountable to the local congregation.
معنی فارسی کلمه episcope
:
به مقام نظارتی در کلیسا اشاره دارد که مسئولیت هدایت کلیسا را بر عهده دارد.