معنی فارسی epistemological
C2 /ɪˌpɪstəməˈlɒd͡ʒɪkəl/اپیستمولوژیک، مربوط به شاخه‌ای از فلسفه است که به بررسی ماهیت، منبع و محدودیت‌های دانش می‌پردازد.
Pertaining to the theory of knowledge, especially regarding its methods, validity, and scope.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to epistemology or theory of knowledge, as a field of study.
معنی(adjective):
Of or pertaining to knowing or cognizing, as a mental activity.
example
معنی(example):
مباحث اپیستمولوژیک بر روی منابع و محدودیت‌های دانش تمرکز دارند.
مثال:
Epistemological debates focus on the sources and limits of knowledge.
معنی(example):
او نظریه‌های اپیستمولوژیک را مطالعه کرد تا روش‌های مختلف شناخت را درک کند.
مثال:
She studied epistemological theories to understand different ways of knowing.
معنی فارسی کلمه epistemological
:
اپیستمولوژیک، مربوط به شاخه‌ای از فلسفه است که به بررسی ماهیت، منبع و محدودیت‌های دانش می‌پردازد.
