معنی فارسی epistolization

B1

عمل نوشتن نامه‌ها به منظور برقراری ارتباط.

The process of writing letters to each other.

example
معنی(example):

نوشتن نامه‌های بین آنها سال‌ها طول کشید.

مثال:

The epistolization of their relationship took years.

معنی(example):

نامه‌نگاری به بخشی حیاتی از دوستی آنها تبدیل شد.

مثال:

Epistolization became a vital part of their friendship.

معنی فارسی کلمه epistolization

: معنی epistolization به فارسی

عمل نوشتن نامه‌ها به منظور برقراری ارتباط.