معنی فارسی epistomal
B1اپیستومال، صفت مربوط به ساختار لب بالایی.
Relating to or situated in the region of the epistoma.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه اپیستومال میتواند برای تنفس در برخی حشرات مهم باشد.
مثال:
The epistomal area can be important for respiration in some insects.
معنی(example):
محققان ویژگیهای اپیستومال موجودات را مطالعه کردند.
مثال:
Researchers studied the epistomal features of the organism.
معنی فارسی کلمه epistomal
:
اپیستومال، صفت مربوط به ساختار لب بالایی.
