معنی فارسی epitaxially
C1رشد بلورهای کریستالی بهصورتی که با ساختار بلوری زیرلایه هماهنگی داشته باشد.
In a manner where the growth of a crystalline layer follows the orientation of the underlying substrate.
- ADVERB
example
معنی(example):
بلورها بهصورت اپیتکسیالی بر روی زیرلایه رشد میکنند.
مثال:
The crystals grow epitaxially on the substrate.
معنی(example):
لایههای رسوبکرده اپیتکسیالی برای تولید نیمهرساناها حیاتی هستند.
مثال:
Epitaxially deposited layers are crucial for semiconductor manufacturing.
معنی فارسی کلمه epitaxially
:
رشد بلورهای کریستالی بهصورتی که با ساختار بلوری زیرلایه هماهنگی داشته باشد.