معنی فارسی epithecal
B1اپیتکالی، مربوط به سطح یا لایهای که بافتهای دیگر را پوشش میدهد.
Related to or characteristic of the outer surface or layer of an organism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت اپیتکالی سطح برای مطالعه بسیار مهم بود.
مثال:
The epithecal nature of the surface was crucial for the study.
معنی(example):
تحقیقات او بر روی ساختارهای اپیتکالی در قارچها متمرکز بود.
مثال:
Her research focused on the epithecal structures in fungi.
معنی فارسی کلمه epithecal
:
اپیتکالی، مربوط به سطح یا لایهای که بافتهای دیگر را پوشش میدهد.