معنی فارسی epitheliosis
B1اپیتلیوز به شرایطی اشاره دارد که در آن لایههای اپیتلیومی با تغییرات غیرطبیعی به وجود میآیند.
A condition characterized by abnormal changes in epithelial tissue.
- NOUN
example
معنی(example):
بیوپسی وجود اپیتلیوز را تأیید کرد.
مثال:
The biopsy confirmed the presence of epitheliosis.
معنی(example):
اپیتلیوز اغلب با تحریک پوست مرتبط است.
مثال:
Epitheliosis is often related to skin irritation.
معنی فارسی کلمه epitheliosis
:
اپیتلیوز به شرایطی اشاره دارد که در آن لایههای اپیتلیومی با تغییرات غیرطبیعی به وجود میآیند.