معنی فارسی eponge
A2اپونژ، وسیلهای که به طور معمول برای تمیز کردن و جذب مایعات استفاده میشود.
A tool used for cleaning and soaking up liquids.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک اَپونژ برای تمیز کردن سطحهای آشپزخانه استفاده کرد.
مثال:
She used a sponge (eponge) to clean the kitchen countertops.
معنی(example):
یک اَپونژ میتواند مقدار زیادی آب جذب کند که آن را بسیار مفید میسازد.
مثال:
An eponge can absorb a lot of water, making it very useful.
معنی فارسی کلمه eponge
:
اپونژ، وسیلهای که به طور معمول برای تمیز کردن و جذب مایعات استفاده میشود.