معنی فارسی epoxy

B1

اپوکسی، یک نوع چسب قوی که معمولاً از دو ماده تشکیل شده و پس از ترکیب، سخت می‌شود و برای چسباندن مواد مختلف به کار می‌رود.

A strong adhesive made from a resin and a hardener that, when mixed, cures to a solid form.

noun
معنی(noun):

A thermosetting polyepoxide resin used chiefly in strong adhesives, coatings and laminates; epoxy resin.

verb
معنی(verb):

To glue with epoxy.

adjective
معنی(adjective):

Derived from an epoxide.

example
معنی(example):

اپوکسی یک نوع چسب قوی است.

مثال:

Epoxy is a strong type of adhesive.

معنی(example):

ما از اپوکسی برای تعمیر صندلی شکسته استفاده کردیم.

مثال:

We used epoxy to fix the broken chair.

معنی فارسی کلمه epoxy

: معنی epoxy به فارسی

اپوکسی، یک نوع چسب قوی که معمولاً از دو ماده تشکیل شده و پس از ترکیب، سخت می‌شود و برای چسباندن مواد مختلف به کار می‌رود.