معنی فارسی epris

B1

epris به حالتی از فهم و توجه گفته می‌شود که در ارتباط با دیگران حس می‌شود.

A state of being alert or focused in conversation.

example
معنی(example):

epris در صدای او باعث شد که او متوجه شود.

مثال:

The epris in her voice made him attentive.

معنی(example):

epris او مسری بود و باعث شد همه لبخند بزنند.

مثال:

Her epris was contagious, making everyone smile.

معنی فارسی کلمه epris

: معنی epris به فارسی

epris به حالتی از فهم و توجه گفته می‌شود که در ارتباط با دیگران حس می‌شود.