معنی فارسی equanimously
B2به معنای آرامش در مواجهه با مشکلات یا موقعیتهای دشوار.
In a manner that shows mental calmness and composure, especially in difficult situations.
- ADVERB
example
معنی(example):
او انتقاد را با آرامش پذیرفت.
مثال:
She accepted the criticism equanimously.
معنی(example):
او خبر بد را با آرامش مدیریت کرد و هیچ نشانهای از پریشانی نشان نداد.
مثال:
He handled the bad news equanimously, without showing distress.
معنی فارسی کلمه equanimously
:
به معنای آرامش در مواجهه با مشکلات یا موقعیتهای دشوار.