معنی فارسی equated

B1

برابر بودن چیزی با چیز دیگر، به ویژه در زمینه ریاضیات یا بررسی نتایج.

To have been made equal to something else in a mathematical or logical context.

verb
معنی(verb):

To consider equal or equivalent.

معنی(verb):

To set as equal.

example
معنی(example):

در معادله، x برابر با ۵ است.

مثال:

In the equation, x is equated to 5.

معنی(example):

نتایج با یافته‌های قبلی برابر شد تا مطالعه تأیید شود.

مثال:

The results were equated to previous findings to validate the study.

معنی فارسی کلمه equated

: معنی equated به فارسی

برابر بودن چیزی با چیز دیگر، به ویژه در زمینه ریاضیات یا بررسی نتایج.