معنی فارسی equiproportional

B2

متناسب به معنای اینکه همه چیز در نسبت‌های یکسان قرار دارد.

Existing in equal proportions relative to other elements.

example
معنی(example):

این پروژه به منابع در مقادیر متناسب نیاز دارد.

مثال:

The project requires resources in equiproportional amounts.

معنی(example):

در توزیع متناسب، همه سهم‌ها برابر هستند.

مثال:

In equiproportional distribution, all shares are equal.

معنی فارسی کلمه equiproportional

: معنی equiproportional به فارسی

متناسب به معنای اینکه همه چیز در نسبت‌های یکسان قرار دارد.