معنی فارسی equitableness

C1

کیفیت منصفانه بودن یا رفتار عادلانه.

The quality of being equitable or just.

example
معنی(example):

عدالت این سیاست توسط بسیاری مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

The equitableness of the policy was appreciated by many.

معنی(example):

عدالت او در تصمیم‌گیری احترام او را کسب کرد.

مثال:

Her equitableness in decision-making gained her respect.

معنی فارسی کلمه equitableness

: معنی equitableness به فارسی

کیفیت منصفانه بودن یا رفتار عادلانه.