معنی فارسی equitation

B2

سوارکاری، هنر و توانایی هدایت و کنترل اسب بر اساس تکنیک‌های مختلف.

The art or practice of horseback riding.

noun
معنی(noun):

The art, practice or act of riding a horse; horsemanship.

example
معنی(example):

حرکات سواری هنر سوارکاری است.

مثال:

Equitation is the art of riding horses.

معنی(example):

او علاقه زیادی به سوارکاری دارد و در مسابقات شرکت می‌کند.

مثال:

She has a keen interest in equitation and competes in events.

معنی فارسی کلمه equitation

: معنی equitation به فارسی

سوارکاری، هنر و توانایی هدایت و کنترل اسب بر اساس تکنیک‌های مختلف.