معنی فارسی equivalenced

C1

تطابق یا برابری بین نتایج یا مفاهیم.

The state of being equivalent; parity in value or meaning between different things.

example
معنی(example):

نتایج برابر نشان دادند که تفاوت معناداری وجود ندارد.

مثال:

The equivalenced results showed no significant difference.

معنی(example):

در این مطالعه، داده‌های برابر برای نتیجه‌گیری‌ها حیاتی بود.

مثال:

In the study, the equivalenced data was crucial for conclusions.

معنی فارسی کلمه equivalenced

: معنی equivalenced به فارسی

تطابق یا برابری بین نتایج یا مفاهیم.