معنی فارسی equivote

B1

معادل رأی‌گیری به معنای رأی گرفتن به شیوه‌ای است که نظرات مختلف با هم مقایسه شوند.

Equivote means to vote in a manner that considers the equivalence of various choices.

example
معنی(example):

در جلسه، تصمیم گرفتیم بر روی پیشنهاد جدید به طور معادل رأی‌گیری کنیم.

مثال:

In the meeting, we decided to equivote on the new proposal.

معنی(example):

تیم به طور معادل رأی‌گیری خواهد کرد تا صدای هر عضو شنیده شود.

مثال:

The team will equivote to ensure every member's voice is heard.

معنی فارسی کلمه equivote

: معنی equivote به فارسی

معادل رأی‌گیری به معنای رأی گرفتن به شیوه‌ای است که نظرات مختلف با هم مقایسه شوند.