معنی فارسی erastianize

B1

به عمل پیوستن یا تبدیل یک نهاد مذهبی به ساختار اراستینی.

To make something conform to the principles of Erastianism.

example
معنی(example):

برخی فعالان هدف دارند تا سیاست‌های کلیسا را برای کنترل بیشتر دولت اراستینی کنند.

مثال:

Some activists aim to erastianize church policies for greater state control.

معنی(example):

فرآیند اراستینی کردن نهادهای مذهبی ممکن است جنجال ایجاد کند.

مثال:

The process to erastianize religious institutions can attract controversy.

معنی فارسی کلمه erastianize

: معنی erastianize به فارسی

به عمل پیوستن یا تبدیل یک نهاد مذهبی به ساختار اراستینی.