معنی فارسی ergotic

B1

وضعیت یا شرایطی که به اثرات ناشی از مصرف ارگوت اشاره دارد.

Relating to or denoting a condition caused by the effects of ergot.

example
معنی(example):

بیمار به یک وضعیت ارگوتیک تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with an ergotic condition.

معنی(example):

بیماری‌های ارگوتیک می‌توانند بر گردش خون تأثیر بگذارند.

مثال:

Ergotic diseases can affect blood circulation.

معنی فارسی کلمه ergotic

: معنی ergotic به فارسی

وضعیت یا شرایطی که به اثرات ناشی از مصرف ارگوت اشاره دارد.