معنی فارسی ermelin
B1ارملین، نوعی راسو کوچک است که به خاطر خز زیبا و تغییر رنگ آن در فصل زمستان شناخته میشود.
A small weasel, particularly noted for its white winter fur.
- NOUN
example
معنی(example):
ارملین یک راسوی کوچک است که به خاطر خز زیبايش معروف است.
مثال:
The ermeline is a small weasel known for its beautiful fur.
معنی(example):
در زمستان، خز ارملین برای استتار سفید میشود.
مثال:
In winter, the ermeline's coat turns white for camouflage.
معنی فارسی کلمه ermelin
:
ارملین، نوعی راسو کوچک است که به خاطر خز زیبا و تغییر رنگ آن در فصل زمستان شناخته میشود.