معنی فارسی erodibility

B2

معیاری برای سنجش توانایی خاک در فرسایش.

A measure of the susceptibility of soil to erosion.

example
معنی(example):

ایروبیلیتی با اندازه‌گیری چقدر راحت خاک می‌تواند فرسایش یابد، سنجیده می‌شود.

مثال:

Erodibility is measured by how easily soil can be eroded.

معنی(example):

درک ایروبیلیتی در مدیریت زمین مفید است.

مثال:

Understanding erodibility helps in land management.

معنی فارسی کلمه erodibility

: معنی erodibility به فارسی

معیاری برای سنجش توانایی خاک در فرسایش.