معنی فارسی erotically

B2

به گونه‌ای که با تمایلات یا جذابیت‌های جنسی مرتبط باشد.

In a way that relates to sexual love or desire.

example
معنی(example):

این زوج زیر نور ماه به صورت اروسیکال رقصیدند.

مثال:

The couple danced erotically under the moonlight.

معنی(example):

او به طور اروسیکال صحبت کرد و به احساسات عمیق‌تری اشاره کرد.

مثال:

She spoke erotically, hinting at deeper emotions.

معنی فارسی کلمه erotically

: معنی erotically به فارسی

به گونه‌ای که با تمایلات یا جذابیت‌های جنسی مرتبط باشد.