معنی فارسی eroticomaniacal
B1مربوط به فردی که به شدت به امور جنسی و اروتیک علاقهمند است.
Pertaining to one who has an excessive enthusiasm for eroticism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تمایلات اروتیکمانیاکش در مجموعه آثار هنریاش مشهود بود.
مثال:
His eroticomaniacal tendencies were evident in his collection of art.
معنی(example):
او نسبت به شعر عاشقانه یک قدردانی اروتیکمانیاک داشت.
مثال:
She had an eroticomaniacal appreciation for romantic poetry.
معنی فارسی کلمه eroticomaniacal
:
مربوط به فردی که به شدت به امور جنسی و اروتیک علاقهمند است.